رئیس سابق پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ سفرهای نوروزی عزا دارد نه جشن
با این همه کشته و مجروح در تعطیلات نوروز و بروز یک فاجعه عظیم انسانی آیا میتوانیم شرایط را عادی جلوه داده و تازه برای آن جشن نیز برگزار کنیم؟ به جای جشن گرفتن و شعار دادن باید به فکر چارهای اساسی باشیم و بدون هیچ گونه تعارف و مصلحتاندیشی به صورت ریشهای به ارتقای وضعیت حمل و نقل و ترافیک و بهبود زیرساختها بپردازیم.
تعجب برانگیز است که این حجم کشته و مجروح که نام آن را میتوان یک فاجعه انسانی گذاشت را نه تنها عادی جلوه میدهیم بلکه برای آن جشن نیز برگزار میکنیم. با توجه به آمارهای رسمی مبنی بر اعلام تعداد یک هزار و 136 کشته و 31 هزار و 721 مجروح به دلیل تصادفات رانندگی در تعطیلات نوروز که میتوان آن را یک فاجعه انسانی نامید، به نظر میرسد به جای جشن باید عزا بگیریم. برخی نقایص عمده وجود دارند که امنیت ترافیکی را از بین میبرند و تا برطرف نشوند، انتظار ایمنی امری خیالپردازانه است، شبکه راههای ما برای سفرهای طولانی و پر سرعت آماده نبوده و اکثر آزادراههای ما در حد بزرگراه و بزرگراههای ما نیز در حد راه اصلی هستند. بریدگیهای غیر استاندارد کمینگاه حوادث وحشتناک است هر چند با جداسازی مسیرهای رفت و برگشت در جادهها از تصادفات رخ به رخ جلو گیری شده اما به دلیل وجود همین بریدگیها تصادفات جلو به پهلو جایگزین شده است. شبکه راههای ما از قاعده سلسله مراتب عملکردی راهها برخوردار نمیباشند، از مبدا تا مقصد شرایط راه مدام تغییر میکند و راننده نمیتواند خودش را با این تغییرات تطبیق دهد و دچار خطر میشود.واقعیت آن است که راه باید به اصطلاح بخشنده باشد و به نحوی طراحی شده باشد که خطای انسانی را به فاجعه انسانی تبدیل نکند، اضافه کرد: راههای ما نه تنها فاقد بخشندگی لازم میباشند بلکه راننده را نیز با خطر روبهرو میکنند.متاسفانه اعتبارات ایمنی راههای کشور که در 4 سال گذشته هر سال کمتر شده و در سال 91 به کمتر از یک سوم کاهش یافته بسیار ناکافی است و اعتبارات راهها آن قدر اندک است که با آن حتی نمیتوان نیمی از راههای شریانی کشور را نیز خطکشی کرد و با این اعتبارات اندک هرگز ایمنی حاصل نمیشود.از سویی شبکه راههای کشور خطرناک بوده و از پتانسیل بالای خطر و تصادفات برخوردار است و علاوه بر راههای ناایمن، خودروهای داخلی نیز از کیفیت نازلی برخوردار بوده و ایمنی آنها پایین و آسیبپذیری آنها بالاست و در نتیجه میزان آسیبی که در این خودروها به سرنشینان وارد میشود، زیاد است. خودروسازان به بهانه تحریمها به کیفیت اندک خودروهای تولیدی خود نیز کمتر توجه میکنند، در این شرایط چگونه میتوان از خودروهای ضعیف و بی کیفیت موجود انتظار داشت ایمن باشند و سرنشینان خود را دچار مرگ و میر و مصدومیت نکنند. اگر روزی این رانتها و حمایتها برداشته شوند، خودروسازان نمیتوانند حتی یک دستگاه خودرو نیز بفروشند و در این میان اقداماتی مانند افزایش سن معاینه فنی به 5 سال برای خودروهای بیکیفیت که حداقل هر 6 ماه یک بار باید معاینه فنی شوند، جای تاسف دارد.ناگفته پیداست که رشد مصرف مواد مخدر، روان گردانها و مشروبات الکلی که یکی از عوامل تصادفات است، علاوه بر این تنگناهای معیشتی و نوسانات اقتصادی به عنوان عامل پنهان تصادفات، فکر و ذهن رانندگان را به خود مشغول کرده و همین درگیریهای ذهنی و مشغلههای فکری به کمک نقایص عدیده راه و وسیله نقلیه، فاجعه میآفریند.در کشور ما، کمتر تصادفی را میتوان پیدا کرد که در دلایل وقوع آن راه و خودرو سهم عمدهای نداشته باشند، با وجود این همه خطر، انتظار افزایش ایمنی و کاهش تصادفات رانندگی و ضایعات جانی و خسارات مالی ناشی از آن امری بسیار سادهانگارانه است که تحقق آن ناممکن به نظر میرسد. نباید این امور را به مصلحتجویی واگذار کنیم چرا که موضوع مهمی به نام جان انسانها در میان است، با این همه کشته و مجروح در تعطیلات نوروز و بروز یک فاجعه عظیم انسانی آیا میتوانیم شرایط را عادی جلوه داده و تازه برای آن جشن نیز برگزار کنیم؟ به جای جشن گرفتن و شعار دادن باید به فکر چارهای اساسی باشیم و بدون هیچ گونه تعارف و مصلحتاندیشی به صورت ریشهای به ارتقای وضعیت حمل و نقل و ترافیک و بهبود زیرساختها بپردازیم.
سید حسین هاشمی
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی قانون
دیدگاه خودتان را ارسال کنید