اشتباه های رایج دختر خانم ها در تصمیم برای ازدواج

اگر قصد ازدواج دارید و کلی برنامه و آرزو در ذهن تان ردیف کرده اید اما نمی دانید تصمیم تان درست است یا نه، ابتدا این مطلب را بخوانید، شاید شما هم جزو کسانی باشید که نیاز به بازنگری در باورهایشان دارند.

اشتباه اول

کم کم وادارش می کنم تغییر کند

با میزان درآمد و تحصیلاتش مشکل دارید اما به شما قول داده که چند سال بعد همه چیز را عوض کند؟ تنبل است و از عهده اداره زندگی خودش بر نمی آید اما می گوید وقتی در کنار شما باشد همه چیز تغییر می کند؟ سختگیر و شکاک است اما گمان می کنید وقتی وارد زندگی شدید و قلقش را به دست آوردید، دیگر آزارتان نمی دهد؟

اگر امید به تغییر، به شما برای ازدواج انگیزه می دهد، مراقب باشید.

شاید همسر آینده تان آرام آرام تغییراتی بکند، اما روانشناسان می گویند هرگز روی آنچه قرار است در آینده اتفاق بیفتد حساب باز نکنید. قبل از آنکه به نامزدی پایان دهید و زیر یک سقف بروید، از خود بپرسید که آیا او همان طور که هست برایتان قابل پذیرش است یا نه.

او را با همین ظاهر، همین ویژگی ها، همین خانواده، همین کار و همین سبک زندگی می پذیرید یا می خواهید بعد از ازدواج دوباره تربیتش کنید و یا با وارد شدن به یک خانه جدید، او را به دنیای جدیدی وارد کنید؟

اشتباه دوم

از خواستگار قبلی انتقام می گیرم

می خواهید به کسی که شما را تنها گذاشته نشان دهید که دوستش ندارید؟ از شکست های عاطفی پی در پی خسته اید و نمی خواهید دوره نامزدی تان را طولانی کنید؟ اگر نسبت به احساس خود یا نامزدتان مطمئن نیستید، صبر کنید. احساس شما با بستن پیمان ازدواج نمی تواند تغییر کند؛ پس برای فرار از حسی که دارید، کار را پیچیده تر نکنید. ازدواجی که نه به دلیل احساس شما به یکدیگر، بلکه به دلیل فرد سومی شکل بگیرد، سرنوشت خوبی در انتظارش نیست. پس قبل از تصمیم گرفتن، تکلیف حس تان را با خود روشن کنید و از اینکه نامزدتان هم از روابط گذشته اش عبور کرده است و تمام دلش با شماست، مطمئن شوید.

اشتباه سوم

دیگر بهتر از این نمی شود

بعد از رد کردن خواستگارهایی که تاکنون داشته اید و گذراندن یک دوره طولانی مجردی، می خواهید خودتان را به دیگران ثابت کنید؟ گمان می کنید اگر او را رد کنید، دیگر مورد «بهتری» سراغ تان نمی آید؟ او از جهت های بسیاری از خواستگارهای دیگرتان برتر به نظر می رسد؟ برخلاف باور عمومی بالاتر بودن خواستگارتان از شما همیشه یک نقطه قوت نیست. قبل از اینکه تصمیم نهایی بگیرید، به این فکر کنید که چه نقاط مشترکی دارید و چقدر یکدیگر و دنیای هم را درک می کنید. یادتان نرود که یک عمر باید در کنار هم زندگی کنید و هیچ چیز مثل اینکه هر روز چند ساعت در کنار هم بنشینید و حرفی برای گفتن نداشته باشید، نمی تواند به زندگی شما آسیب برساند.

اشتباه چهارم

دیگر تحمل تنهایی را ندارم

دوست دارید هر چند ساعت یک بار، صدای زنگ تلفن تان را بشنوید؟ از یک رابطه شکست خورده بیرون آمده اید و می خواهید کسی ذهن شما را به خود مشغول کند؟ پر کردن جای خالی عزیزی که به تازگی از دست داده اید و یا پناه بردن به دیگری برای فراموش کردن یک عشق شکست خورده، از انگیزه هایی است که می تواند شما را به دام بیندازد. روانشناسان می گویند اگر ترس از تنهایی دلیل شما برای ساختن یک زندگی است و یا به دلیل فراموش کردن بحران های عاطفی دل به دیگری بسته اید، آینده خوبی در انتظارتان نیست زیرا بحران های عاطفی روزی کمرنگ می شوند و ممکن است آن روز خود را در کنار فردی ببینید که دوستش ندارید. آشنایی با یک فرد جدید، به محض بیرون آمدن از یک رابطه عاطفی می تواند شما را به اشتباه بیندازد و باعث شود نتوانید خود واقعی او را ببینید. پس چند ماه به خودتان زمان دهید تا بحران قبلی را پشت سر بگذارید.

اشتباه پنجم

می خواهم از مشکلات فعلی فرار کنم

برخوردهای هر روز والدین تان با شما خسته و کلافه تان کرده است؟ یک دنیا تفاوت با اعضای خانواده تان دارید و فکر می کنید دیگر توان تحمل سختگیری هایشان را ندارید؟ همچنین تحمل فشارهای مالی خانواده را ندارید و به ازدواج به چشم پله های ترقی نگاه می کنید؟ روانشناسان هشدار می دهند که اگر اصلی ترین انگیزه شما برای پوشیدن لباس سفید عروسی، بیرون آمدن از خانه پدری تان است، دست نگه دارید. متخصصان می گویند ازدواج به دلیل فشارهایی که در زندگی مجردی بر شما وارد می شود، نمی تواند سرنوشت خوبی داشته باشد و تاکید می کنند قبل از گرفتن هر تصمیمی، همسر آینده تان را کاملاً ارزیابی کنید. آیا اگر شما زیر این فشارهای خانوادگی نبودید، باز هم او بهترین گزینه برای ساختن یک زندگی مشترک بود؟ اگر حتی با اندکی تردید به این سوال پاسخ می دهید، باید بگوییم که برای ازدواج آماده نیستید و گرفتن چنین تصمیمی، می تواند شما را خیلی زود پشیمان کند.

اشتباه ششم

نامزدی مان طولانی شده است

با وجود اینکه می دانید که او به هیچ وجه فرد ایده آلی برای بودن در کنار شما، آن هم برای همه عمران نیست اما از حرف های دیگران می ترسید؟ شاید شما را تهدید می کند و گمان می کنید اگر تنها بگذاریدش بعدها شما را به دردسر می اندازد؟ شاید هم نگران سرکوفت های خانواده تان هستید و فکر می کنید بعد از این جدایی همه دوستان و آشنایان تان به چشم یک فرد شکست خورده به شما نگاه می کنند؟ حتی اگر دیگران درباره ارتباط شما و دلایل به هم خوردن آن افسانه بسازند، نامزد سابق تان شما را تهدید کند و مزاحم تان شود و یا اینکه جدایی شما از فردی که فهمیده اید خوشبخت تان نمی کند، در قضاوت خانواده شما تاثیر بگذارد، باز هم نباید به فکر ادامه رابطه ای باشید که می دانید آینده خوبی به همراه ندارد. تنها چیزی که می تواند شما در برابر این واکنش ها حفظ کند، اطمینان تان نسبت به تصمیم است که می گیرید. می توانید دلایل تان را با خانواده مطرح کنید و ذهن آنها را نسبت به این موضوع آماده کنید. با نامزدتان هم منطقی صحبت کنید و اگر از شما برای برطرف کردن مشکلاتی که میان تان هست زمان می خواهد، زمان محدود و مشخصی را در اختیارش قرار دهید. اما فراموش نکنید که هیچ کس نمی تواند شما را به گرفتن چنین تصمیمی مجبور کند؛ بنابراین منطقی فکر کنید و آینده نگر باشید.

حالا تا ازدواج نکرده ام...

آیا پیش آمده با دختر خانم هایی مواجه شوید که هیچ موضوعی به اندازه ازدواج برایشان جذابیت ندارد؟ انگار دیگر هیچ اتفاقی در زندگی مهم نیست و همه اهداف و افکار و برنامه هایشان به حالت تعلیق در می آید، تا وقتی که ازدواج کنند. جالب اینجاست که همین آدم ها، چند ماهی که از نامزدی یا ازدواج شان بگذرد، شروع می کنند به ناله و گفتن جمله هایی از این قبیل: خوشا دوران مجردی، وقتی که در دوران مجردی داشتم خیلی زیاد بود، به همه کارهایم می رسیدم اما حالا اصلاً برای خودم وقت ندارم و... اگر احساس می کنید خطر وارد شدن به چنین دوره ای دارد شما را هم تهدید می کند؛ برای مثال دوستان دور و برتان تب ازدواج گرفته اند و ممکن است شما هم وسوسه تن دادن به یک ازدواج نامناسب شوید، زود دست به کار شوید. می توانید خودتان را در وضعیت چند ماه بعد از آن ازدواج به احتمال زیاد نامناسب، تصور کنید. چه حسرتی ممکن است به دلتان مانده باشد؟ چه چیزهایی را دوست داشتید یاد می گرفتید که دیگر فرصتش را ندارید؟ چه کلاس هایی هست که دلتان بخواهد بروید؟ اصلاً تا به حال از خودتان پرسیده اید که به طور کلی از زندگی تان چه می خواهید؟ احتمالاً باید اول جواب این سوال ها را پیدا کنید تا بعد بدانید که گزینه های مناسب و نامناسب برای شما کدامند! وقتی به جواب این پرسش ها رسیدید، تا وقت دارید دست به کار شوید. خیلی زود می بینید که مسیر روشن تری پیش رویتان است، لذت بیشتری از زندگی می برید، دچار وسواس ازدواج کردن هم نمی شوید و به احتمال زیاد، ازدواج بهتری هم در آینده خواهید داشت.

اگر نمی خواهید در تصمیم گیری برای ازدواج اشتباه کنید...

1. قبل از شناخت خواستگارتان، سعی کنید اول خودتان را خوب بشناسید؛ یک بار برای همیشه توقع ها و انتظارهایتان را از ازدواج مشخص کنید و آنها را با واقعیت بسنجید و دور آرزوهای غیر واقعی خط بکشید.

2. با دیگران مشورت کنید اما نگذارید افکار و خواسته هایشان را به شما تحمیل کنند. هیچ وقت بدون شناخت و تنها به دلیل تعریف دیگران از یک فرد، با او ازدواج نکنید.